علامت های عربی
درس دوم، شناسایی حرکات و علائم دوازده گانه
حروف هجاء و تهجّي كه همان الفبای عربی است با دوازده حركت و علامت خوانده ميشوند و قرآن مجيد هم با همين حركات و علامات خوانده ميشود.
سه حرکت اوّل (حرکات کوتاه):
- صدای بالا يا زبر يا فتحه (-َ) مانند: کَتَبَ، خَلَقَ، فَعَلَ
- صداي زير يا كسره ( -ِ) مانند: لِمَنْ، اِنْ، لِلّهِ
- صداي پيش يا ضمه (-ُ ) مانند: کُتِبَ، یَخْرُجُ، اُکُلُ
سه حركت دوم (حرکات کشیده):
- "صداي الفي" با علامت ( ا) يا "الف مقصوره" يعني الف كوتاه ( ' ) مانند اَلنّاس، ذلِکَ، اَلرَّحْمن
- "صدای یایی" (ای) با علامت (ی) مانند: فیه، اَلَّذین، عَلیم
- "صداي واوي" (اُو) با علامت ( ُو) مانند اَلْمُفْلِحُون، بِنُورِهِمْ
سه حركت سوم (تنوینها):
- دو زبر، یا تنوین مفتوحه، یا نصب ( -ً ) با صدای "اَنْ" مانند کِتاباً، غَفوراً که خوانده میشوند کِتابَنْ، غَفُورَنْ.
- دو زیر، یا تنوین مکسوره، یا جرّ (-ٍ) با صدای "اِنْ" مانند لِقَوْمٍ، مُبینٍ که خوانده میشوند لِقَوْمِنْ، مُبینِنْ.
- دو پیش، یا تنوین مضمومه، یا رفع (-ٌ) با صدای "اُنْ" مانند شَکُورٌ، باردٌ که خوانده میشوند شَکُورُنْ، بارِدُنْ.
و سه علامت ديگرآن عبارتند از:
- جزم يا سكون با علامت ( ْ یا )
- مدّ يا كشش با علامت (~)
- تشدید با علامت ( ّ)
كه جزم براي ساكن كردن و مدّ براي كشيدن و تشديد براي تكرار حرف است.
تعاريف حركت و سكون و تقسيمات آن
تعريف حركت:
حركت يعني جنبش و در اصطلاح تجويد، علامتي را گويند كه از چگونگي اداي حروف تهجّي حكايت ميكند و حروف تهجّي هرگاه داراي حركت باشند در عربي بدان متحرك و در فارسي به آن گويا گويند.
تعريف سكون:
سكون عبارت است از فِقْدانِ (نبودن) حركت و در لغت به معناي آرامش ميباشد و حروف تهجّي هرگاه داراي علامت ساكن باشند در عربي همان "ساكن" يا مسكون و در فارسي به آن "جَزْمْ" يا "زَدِه" ميگويند و در عربي بر دو قسم كلي ميباشد:
1- سكون علامتي: و آن سكوني است كه هرگاه بر روي حرف قرار گيرد آن حرف تلفظ ميشود و هميشه با علامت ساكن ( ْ ) نمايش داده ميشود مانند: بَاْسٍ و مَوْتٍ و این خود بردو نوع است:
الف) سكون لازمی : آن است كه جزء هيئت و پيكره حرف ميباشد و در حال وقف و وصل ثابت بوده، و از كلمه جدا نميگردد مانند: مِنْ كُلِّ، لَهُمْ جَنّاتٌ مگر در ملاقات با ساكن ديگر كه در اين صورت با توجه به التقاءساكنين، حركت عارضي پيدا ميكند، مانند مِنْ الْاَرْض که پس از رفع التقاء ساکنین میشود "مِنَ الْاَرْضِ" كه حركت نون، عارضي ميباشد.
ب) سكون عارضي: آن است كه جزء هيئت و پيكره حرف نبوده و هنگام وقف و يا ادغام كبير عارض ميشود، مانند كَيْفَ فَعَلَ كه پس از ادغام كبير، كَيْفْ فَعَلَ ميشود و نيز مانند كلمه كافِرُونَ كه در هنگام وقف ميشود كافِرُونْ.
2- سكوني ذاتی: سکونی كه در مقابل حركت به كار ميرود يعني هر حرفي كه حركت نداشته باشد حتماً ساكن است و همان طور كه گفتيم اگر علامت ساكن را روي آن بگذارند سكون علامتي خواهد بود و اگر علامت ساكن نداشته باشد گویيم آن حرف ذاتاً ساكـن است يعني چون حركتي ندارد ساكن ميباشد نه اينكه داراي علامت سكون باشد، مانند حروف مدّي كه همگي داراي سكون ذاتي ميباشند و در درسهاي آينده بدان اشاره خواهد شد.
اقسام سکون:
حروف هجاء و تهجّي كه همان الفبای عربی است با دوازده حركت و علامت خوانده ميشوند و قرآن مجيد هم با همين حركات و علامات خوانده ميشود.
سه حرکت اوّل (حرکات کوتاه):
- صدای بالا يا زبر يا فتحه (-َ) مانند: کَتَبَ، خَلَقَ، فَعَلَ
- صداي زير يا كسره ( -ِ) مانند: لِمَنْ، اِنْ، لِلّهِ
- صداي پيش يا ضمه (-ُ ) مانند: کُتِبَ، یَخْرُجُ، اُکُلُ
سه حركت دوم (حرکات کشیده):
- "صداي الفي" با علامت ( ا) يا "الف مقصوره" يعني الف كوتاه ( ' ) مانند اَلنّاس، ذلِکَ، اَلرَّحْمن
- "صدای یایی" (ای) با علامت (ی) مانند: فیه، اَلَّذین، عَلیم
- "صداي واوي" (اُو) با علامت ( ُو) مانند اَلْمُفْلِحُون، بِنُورِهِمْ
سه حركت سوم (تنوینها):
- دو زبر، یا تنوین مفتوحه، یا نصب ( -ً ) با صدای "اَنْ" مانند کِتاباً، غَفوراً که خوانده میشوند کِتابَنْ، غَفُورَنْ.
- دو زیر، یا تنوین مکسوره، یا جرّ (-ٍ) با صدای "اِنْ" مانند لِقَوْمٍ، مُبینٍ که خوانده میشوند لِقَوْمِنْ، مُبینِنْ.
- دو پیش، یا تنوین مضمومه، یا رفع (-ٌ) با صدای "اُنْ" مانند شَکُورٌ، باردٌ که خوانده میشوند شَکُورُنْ، بارِدُنْ.
و سه علامت ديگرآن عبارتند از:
- جزم يا سكون با علامت ( ْ یا )
- مدّ يا كشش با علامت (~)
- تشدید با علامت ( ّ)
كه جزم براي ساكن كردن و مدّ براي كشيدن و تشديد براي تكرار حرف است.
تعريف حركت:
حركت يعني جنبش و در اصطلاح تجويد، علامتي را گويند كه از چگونگي اداي حروف تهجّي حكايت ميكند و حروف تهجّي هرگاه داراي حركت باشند در عربي بدان متحرك و در فارسي به آن گويا گويند.
تعريف سكون:
سكون عبارت است از فِقْدانِ (نبودن) حركت و در لغت به معناي آرامش ميباشد و حروف تهجّي هرگاه داراي علامت ساكن باشند در عربي همان "ساكن" يا مسكون و در فارسي به آن "جَزْمْ" يا "زَدِه" ميگويند و در عربي بر دو قسم كلي ميباشد:
1- سكون علامتي: و آن سكوني است كه هرگاه بر روي حرف قرار گيرد آن حرف تلفظ ميشود و هميشه با علامت ساكن ( ْ ) نمايش داده ميشود مانند: بَاْسٍ و مَوْتٍ و این خود بردو نوع است:
الف) سكون لازمی : آن است كه جزء هيئت و پيكره حرف ميباشد و در حال وقف و وصل ثابت بوده، و از كلمه جدا نميگردد مانند: مِنْ كُلِّ، لَهُمْ جَنّاتٌ مگر در ملاقات با ساكن ديگر كه در اين صورت با توجه به التقاءساكنين، حركت عارضي پيدا ميكند، مانند مِنْ الْاَرْض که پس از رفع التقاء ساکنین میشود "مِنَ الْاَرْضِ" كه حركت نون، عارضي ميباشد.
ب) سكون عارضي: آن است كه جزء هيئت و پيكره حرف نبوده و هنگام وقف و يا ادغام كبير عارض ميشود، مانند كَيْفَ فَعَلَ كه پس از ادغام كبير، كَيْفْ فَعَلَ ميشود و نيز مانند كلمه كافِرُونَ كه در هنگام وقف ميشود كافِرُونْ.
2- سكوني ذاتی: سکونی كه در مقابل حركت به كار ميرود يعني هر حرفي كه حركت نداشته باشد حتماً ساكن است و همان طور كه گفتيم اگر علامت ساكن را روي آن بگذارند سكون علامتي خواهد بود و اگر علامت ساكن نداشته باشد گویيم آن حرف ذاتاً ساكـن است يعني چون حركتي ندارد ساكن ميباشد نه اينكه داراي علامت سكون باشد، مانند حروف مدّي كه همگي داراي سكون ذاتي ميباشند و در درسهاي آينده بدان اشاره خواهد شد.
اقسام سکون:
- الف) علامتی
- لازمی: مانند مِنْ
- عارضی: مانند وقف در نَسْتَعینُ که میشود نَسْتَعینْ
- ب) ذاتی
- مدّی: مانند ءَاتُونِی
- والی: مانند اُولئک
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۰ ساعت 20:36 توسط عرفان آمیان
|